مژدگانی که گربه تائب شد زاهد و عابد و مسلمانا
بود در مسجد آن ستوده خصال در نماز و نیاز و افغانا
این خبر چون رسید بر موشان همه گشتند شاد و خندانا
هفت موش گزیده برجستند هر یکی کدخدا و دهقانا
برگرفتند بهر گربه ز مهر هر یکی تحفههای الوانا
آن یکی شیشهٔ شراب به کف وان دگر برههای بریانا